با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+خدايا<br>آنان که به من طعم تنهايي را چشاندن<br>طعم تنهايي را مچشان...<br>و<br>آنان که ناروا را به من نسبت دادن<br>به آنان ناروا را نسبت مده...<br>و<br>آنان که مرا از پشت خنجر زدن<br>هيچ وقت زخمي مکن...
خدايادوستيت را در قلبم فزوني بخشکه تو بودي تنها دوستم...وتو بودي که منو بي نياز کردي از غير خودت...و تويي تنها تکيه گاه مننه بنده اتکه آنان منت مي گذارنندو تو بزرگيت را به من نشان ميدهي - فطرس .
+وقتي مشکي مد باشه : خوبه<br>وقتي رنگ مانتو شلوار باشه :خوبه<br>وقتي رنگ عشقه :خوبه!<br>وقتي رنگ کت و شلوار باشه: با کلاسه!<br>وقتي لباس هاي شب تو مهموني ها مشکي باشه باکلاسه!<br>اما<br>وقتي رنگ چادر من مشکي شد<br>بد شد!<br>افسردگي مي آورد!<br>دنبال حديث و روايت مي گردند<br>که رنگ مشکي مکروهه!<br>
مشکي تا جايي که براي لباس هاي شما بود خوب بود و باکلاس به ما که رسيد بد شد... من و متهم مي کنيد به افسردگي به دل مردگي... و من توي زندگي دنباله لحظه اي هستم که افسردگي گرفتم به حکم شما! .چرا حجاب را مساوي با افسردگي مي دانيد! دوست دارم چادر مد شود... مشکي رنگ عشق باشد... عشق به خدا بدون افسردگي!قشنگه - فطرس .
+هر گاه کسى در کنار اقيانوس پهناور و بى کرانى باشد، طبيعى است که يک قطره آب در نظرش بسيار حقير و ناچيز است و آن کس که چشم به آفتاب عالمتاب دوخته، پرتو شمع کوچکى در نظرش بى مقدار است. آرى پرهيزکاران با آفريدگار جهان هستى، با قدرت و علم بى پايان او آشنا شده اند و به قدر استعداد خود، عظمت ذات پاک او را دريافته اند.
بديهى است که غير او در نظرشان کوچک و بى مقدار است و يکى از دلايل تقوا و پرهيزکارى و بالاتر از آن، عصمت و مصونيت از گناه همين است. هر قدر معرفت انسان به خدا بيشتر شود، ما سوى الله در نظرش کوچک تر مى شود و به اين اشياى حقير و ناچيز، دل نمى بندد و به جهت آنها گناه نمى کند. - فطرس .
+مرا مزدور خواندي آنجا که رهبرم را لبيک گفتم....به من برچسب وطن فروش زدي چون انقلابم را ميخواهم.....مرا فاحشه ناميدي چون پوششم چادر است......جيره خورم ميخواني چون فرزند آزاده ئم.......اين برچسب ها مونس من است...سالهاست..... با آن به اوج رفته ام....و تو هر روز برچسبي ديگر ميسازي و ميزني بر تنم......اين برچسب ها را دوست دارم....چون تو را آتش ميزند......
+خداي من تو بهترين ياوري /
هرکه جز تو در قلب جاي گيرد يا خرابش مي کند يا مي ميراندش...
و تويي که اگر در قلبي جاي گيري هر روز زنده ترش مي کني./
تو را دوست دارم نه به خاطر آنچه از تو به من مي رسد./
دوستت دارم چون دوست دارم دوستت داشته باشم.
شب است...
و...
تنهايم.............
راه مي روم...چشمانم به زمين زير پايم خيره اند...باد سردي به صورتم مي خورد... - فطرس .
مسير طولاني اي را از ميان درختان صف کشيده مي گذرانم...
عصر جمعه ست...با خود حرف مي زنم...
چه تنهايي تلخي..
و چه دل تنگي...
کاش مي توانستم براي هميشه پرواز کنم...يا جان دهم...يا به آنجا روم...که زمين و زمينيان نباشند...
که...
سخت دلگيرم ...
که...
سخت دلتنگم... - فطرس .
+وقتي كه دلم تنگه برا كرب و بلا/دوباره ميرم امام رضا با عاشقا /اخه حرم امام رضا برام شده /بين الحرمينم اين حيات تا اون حيات.....السلام عيلك يا اباعبدالله الحسين...
هر دفعه ميام زيارت دلو پيشت جا ميزارم/ وقت رفتن روي خاكت با لبام امضا ميزارم/دست خالي رد نميشم اخه اين يه اعتقاده/ اخه من اذن دخولم از در باب الجواده..../من ميخام زيبا بميرم عين عاشقا بميرم /اگه كربلا نشد الهي مشهدالرضا بميرم.... - فطرس .
تا قيامت سربلنده سري كه زير پات افتاد/ آهو از وقتي قشنگه كه چشاش به چشات افتاد..../گداتو پس نزن اونكه فقط ميخواد يه چيز/ عمري كبوترت ميشم يه بار برام گندم بريز/ من تو هر گوشه ي صحنت به خدا خدا ميبينم /تو قاب پنجره فولاد عكس كربلا ميبينم... - فطرس .
+از خدا خواستم تا دردهايم را از من بگيرد / خدا گفت نه! رها کردن کار توست ، تو بايد از آنها دست بکشي. / از خدا خواستم تا شکيبايي ام بخشد / خدا گفت : نه! شکيبايي بخشيدني نيست، به دست آوردني است. / از خدا خواستم تا خوشي و سعادتم بخشد. / خدا گفت: نه! من به تو نعمت و برکت دادم. حال با توست که سعادت را به چنگ آوري.
از خدا خواستم تا از رنج هايم بکاهد
خدا گفت: نه!
رنج و سختي، تو را از دنيا دورتر و دورتر، و به من نزديک تر و نزديک تر ميکند.
از خدا خواستم تا روحم را تعالي بخشد /
خدا گفت: نه!
بايسته آن است که تو خود سر برآوري و ببالي، اما من تو را هرس خواهم کرد تا سودمندتر و پرثمرتر شوي. - فطرس .
من هر چيزي را که به گمانم در زندگي لذت مي آفريند، از خدا خواستم و باز گفت: نه!
من به تو زندگي خواهم داد تا تو خود از هر چيزي لذتي به کف آري.
از خدا خواستم ياري ام دهد تا ديگران را دوست بدارم، همان گونه که آنها مرا دوست دارند
و خدا گفت: آه، سرانجام چيزي خواستي تا من اجابت کنم - فطرس .
چه عكس قشنگي است، ميان آن همه سنگ يه درخت سبز شده است، روح اميد را ببين، اين درخت چه قدر صبر كرده است تا شاخ و برگهايش سبز شود، و آن چه سنگي بوده است كه قلبش، آغوش گرمي براي ضربان سبز بهاري درخت، گشته و با اين اميد زنده شده است، اسمش را بايد گذاشت (سنگ صبور بهار)، راستي متن زيبايي بود متشكرم - به سوي نور